چقدر دوست دارم دوست داشتنت را ... !!
دوست داشتن تویی که ممنوع ترینی برای من
چقدر دلم هوایت را دارد ... !!
هوای تویی که حق نفس کشیدن در هوایت را ندارم
آرام باش ،
قیمت نهال گردو چندلرزدی عینک به پیشانی، به رویِ بافه یِ مویت
نگو حیفت میاید که نبینم چشم و ابرویت
عشق من جز غم دلواپسی نیست ...
آخه قلبم مثل قلب کسی نیست ...
تو به تصویری چه کودکانه دلباختهای ...
من رو اونجوری که در باور خود ساختهای ...
تو به نقشی که چه دور از من ...
عکس ماه توی آب روشن ...
توی رویایی مثل بیداری ...
تو میخوای که ماه رو از برکه بیای برداری ...
غروبها برایت چای بیاورم
💔تاوان دل شکستن 💔پارت دوازدهممیان بازوانت جایم میدهی
حلقهی عاشقی را
تنگ و تنگ تر میکنی
دل به دل
در هم گره میخوریم
جوری که نه من از تو سر در میآورم
نه تو از من
و نه عشق از هر دوی ما
از تمام داراییها
یکی، دو گلدان شمعدانی دارم
یک جفت ماهی سرخ دارم
دوچرخهای یادگار پدربزرگ
یک مداد دندان زده
چند تا شعر
و تا دلت بخواهد «دوستت دارم»...
تو را میانِ دلواپســـیهاے شبانه ات
آثار عجیب بند بند دعای جوشن کبیرامشب...
.با عشوهای جانانه
بی تاب کن قلبِ مرا
دستهایم را به عشق زنجیر و مرا
درخودت ،پیوند ابدی بزن
بگذار گیلاس گیلاس حضورت را
سربکشم
وبر اندامِ صدفی ات
حلقه بزنم...
تعداد صفحات : 3